ماجراهای من
صبح که از خواب پا شدم ،به مامان و بابام سلام کردم و صبح بخیر گفتم
بعد مثل یه مرد زل زدم تو چشای مامانم و گفتم صبحانه میخوام
مامان داره منو ناز میکنه که باید شیر بخوری و از این حرفای مادرانه
البته در این موقع دستم رو دست مامانم بود
یعنی اینکه به مامانم دارم قول مردونه میدم که به حرفاش گوش بدم
شیرم رو خوردم و رفتم خوابیدم
عجب خواب مزه میده
اما پایین تنه ام تو خواب اینجوریه .
میدونینن چرا ؟؟؟؟؟
آخه چند روزی میشه که به انواع و اقسام پوشک ها حساسیت دارم و خیلی زود متورم میشم
بعد از خواب مامانی منو حموم کرد . هنور تو حوله بودم
که گرسنه ام شد و حوله رو گرفتم تو دهنم
اه اه اه چقدر بدمزه است
مامان بدو بیا شیر خودت خوشمزه تره
خواب بعد از حمام و شیر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی