شاهزاده ام کیارادشاهزاده ام کیاراد، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

شاهزاده خونه ما

مدل های موی من

  خاله حنانه اومد خونمون ، منو مدل انواع و اقسام مو کرد در عکسهای ذیل می بینید . منم بدم نمی اومد و خوشحال بودم . خوشحال تر از من ، مامانم که عکس می انداخت . ایشالاه عکسهای دامادیم رو با مدل جدید هم میزارم ........ بگو ایشالاه ....... مدل 1 مدل 2 که مامانم عاشق این عکس شده مدل 3 مدل 4 مدل 5 مرسی خاله حنانه جون مهربونم که اینقدر منو دوست داری منم دوست دارم به اندازه ده تا ....... ...
9 تير 1392

برای او که آرام بود و آرام رفت ...

  رفتنت را هرگز باور نخواهم کرد، که چه زود، که چه ناهنگام، کاش هنوز برایم می ماندی پدرشوهر مهربانم به یاد همه پدرای آسمونی صلوات   پسرم کیاراد ،‌از خوبی ها و مهربانی های آقاجون همیشه بهت میگم . دقیقا ٥٤ روز داشتی که آقاجون رو از دست دادی ....... ...
22 خرداد 1392

ورزشکارم

در حال بیدار شدن از خواب ناز صبحگاهی هستم خمیازه میکشیم به مامان سلام میدم به بابا هم سلام میدم حالا ورزش رو شروع میکنم : دستا بالا دستا دو طرف دستا پایین دیدی ورزشکارم خدا حفظم کنه ...
8 خرداد 1392

ماجراهای من

صبح که از خواب پا شدم ،‌به مامان و بابام سلام کردم و صبح بخیر گفتم بعد مثل یه مرد زل زدم تو چشای مامانم و گفتم صبحانه میخوام مامان داره منو ناز میکنه که باید شیر بخوری و از این حرفای مادرانه البته در این موقع دستم رو دست مامانم بود یعنی اینکه به مامانم دارم قول مردونه میدم که به حرفاش گوش بدم شیرم رو خوردم و رفتم خوابیدم عجب خواب مزه میده اما پایین تنه ام تو خواب اینجوریه . میدونینن چرا ؟؟؟؟؟ آخه چند روزی میشه که به انواع و اقسام پوشک ها حساسیت دارم و خیلی زود متورم میشم بعد از خواب مامانی منو حموم کرد . هنور تو حوله بودم که گرسنه ام شد و حوله رو گرفتم...
8 خرداد 1392