شاهزاده ام کیارادشاهزاده ام کیاراد، تا این لحظه: 11 سال و 21 روز سن داره

شاهزاده خونه ما

17ماهگی

1393/6/25 12:18
نویسنده : مامان آرزو
933 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام به پسریکی یه دونم،عزیزدلم،بالاخره فرصت شدبعدازیک ماه بیام برات پست بذارم گل مامان،منوببخش که روز به روز دارم تنبلی میکنمو دیربه دیربرات پست میذارم گلم،بخداوقت نمیکنم،دلیل دیگشم اینه که ازاون روزی که نت گوشیمووصل کردم دیگه نت خونه رووصل نمیکنیم،چون احتیاجی هم نداریم،فقط واسه پست گذاشتن واسه تویه کم سختمه باگوشی،چون عکساتم نمیتونم آپلودکنم باگوشی واسه اینه که پست گذاشتنم این همه دیربه دیرمیشه،منوببخش دیگه گلم،البته من تابتونم سعی خودمومیکنم دیگه اینهمه طول نکشه وازهمه ی کارات،حرف زدنت،رفتارات برات بگ وکوچکترین چیزیوفراموش نکنم عشق مامان،هرباری که میام پست بزارم میگم وااای اینبارکیاچقدر پیسرفت داشته نسبت به پست قبلی،چقدربزرگترشده،خیلی چیزارومیفهمی،کارای جدیدیادگرفته،و چقدرررر این رچزا زود زود میگذرنو توهم چقدررر زود داری بزرگ میشی گلم،هرچی بزرگترمیشی برامون شیرین ترمیشی،روز به روز بیشتردوست داریموهمه زندگیمون توشدی وهمه چیز فقط باوجودتوئه که معناگرفته،ازخدامیخوام فقط خودش محافظت باشه وهمیشه توروبرامون سلامت نگه داروخودش محافظت باشه،یک ماه دیگه هم گذشت والان دیگه 17 ماه داری،ایشاا...بشه روزی17سالگیتم ببینم مادر،خیلی شیرین کاری میکنی برامون،خیلی کلمات جدیدیادگرفتی،روز به روز یه کارتازه یادمیگیری وخودتوبرامون عزیزوعزیزترمیکنی،برامون چشمک میزنی،برامون سوت میزنی اونم چه حرفه ای،خودتو موش میکنی،بهت میگیم کیاچه خوشگل شدی،سریع برمیگردی سرتومیزاری روبازوتویه قیافه ای میگیری که فقط میخوایم بخوریمت،برامون بوس میفرستی،یه کم خسته یاکلافه بشی وحوصلت سربره دستتومیزاری رودهنتو شروع میکنی الکی گریه کردن،صبحها هنوزم مثل قبل سحرخیزی وخودت قبل ازما بیدارمیشی اولین کاری که میکنی میری دوتاکنترل تلویزیون ورسیور رومیاری میدی دست من ومیگی اود اود،منظورت اینه که بیام بزنم شبکه هدهد،منم میام برات میزنم وتوهم دیگه ازکنارتلویزیون جم نمیخوری،خیلی دوست داری این شبکه رو،مخصوصا آهنگهاشو،دیگه نه میزاری من فیلمی ببینم نه بابابرنامه ای چیزی ببینه،الان چندوقته آبریزش بینی داری،خوبم نمیشی،عممه هاروقشنگ دیگه میشناسی وبه همشوت میگی عمه،به عموهم میگی عمو،روزاتوخونه اگه جلوتلویزیون نباشی مشغول بازی کردن بافرغونتی،همش یه تیکه ازاسباب بازیاتومیریزی توشومیری چندمتراونطرفترخالیش میکنی،گاهی هم سوارتابت میشی تاب تاب میکنی،اگه موقع خوابتم باشه که روهمون تاب خواب میری،بازی با بچه هارودوست داری،همش میخوای یه بچه پیشت باشه،چندروزکه آروین میومدخونمون خیلی خوشحال بودیوهمش باهاش بازی میکردی،وقتایی اکه ازدستش عصبانی میشی همچین بهش میگی آلیــــن!اینم ازعکسای نازت

 

پسندها (6)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

مامانی غزل جون
27 شهریور 93 8:33
چه گل پسر نازی خدا حفظت کنه عزیزم عکس هات خیلی ناز شدن میبوسمت عزیزم
مامان آرزو
پاسخ
مرسی عزیزم نظرلطفتونه،چشاتون نازمیبیننببوسین غزل جونو
فریبا
1 مهر 93 16:34
ایییییییییییییییی جونم خالههههههههههههههههه عاشقتم 17 ماهگیت مبارککککککککککککککککککککک
مامان آرزو
پاسخ
مرسی خاله،ممنون ازتون،منم دوستون دالم
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 10:49
ای خدا جونم مرسیییییییییییییییییییییی..امروز نی نی وب مهربون شده کامنتهای اهورا رم برام باز کرد قسمت نظرات کیارد جونمم برام باز کرد اگه نیمه راه جنش نگیره
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 10:55
16 ماهگیت مبااااارک عسل خالههههههههههههه
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 10:57
آرزو جونی به خدا خیلی دلتنگ تو و کیا جون شده بودم...شما و مریم خانوم و بی هنر کلا دوستان کرمانیمونم که یه جا نامرئی شده بودین
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 10:57
فداش بشم کیا جونم چرا مریض شدههههههههههه
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 11:00
آرزو جونی من این پستو قبلا خونده بودم..اما امکان کامنت گذاسشتن نبود...یعنی این همون پسته؟؟؟؟
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 11:01
در جریانم که نت خونتون قطع بود و تو وایبرو لاینو واتسم سرگرمی اما دلیل نمیشه وب کیا جونو بروز نکنیااااااااااااااا...گفته باشم
مامانی ماهان جون
19 مهر 93 11:02
اینقدم به رابطه پدر و پسری حسادت نکن...خدا حسودا رو دوست نداره
میترا
20 مهر 93 14:56
دوستانم را نمی دانم اما من در رفاقت اینگونه ام پایدار تا پایِ دار …
مامان عسل 
22 آبان 93 9:28
چه عکسای قشنگی بووووووووووووس
مامان آرزو
پاسخ
مرسی عزیزم چشات قشنگ میبینن