شاهزاده ام کیارادشاهزاده ام کیاراد، تا این لحظه: 11 سال و 21 روز سن داره

شاهزاده خونه ما

6ماهگیت مبارک

1392/7/22 21:59
نویسنده : مامان آرزو
410 بازدید
اشتراک گذاری

totalgifs.com alfabeto-atualizarrepia gif gif d.giftotalgifs.com alfabeto-atualizarrepia gif gif a.giftotalgifs.com alfabeto-atualizarrepia gif gif r.giftotalgifs.com alfabeto-atualizarrepia gif gif a.giftotalgifs.com alfabeto-atualizarrepia gif gif y.giftotalgifs.com alfabeto-atualizarrepia gif gif i.giftotalgifs.com alfabeto-atualizarrepia gif gif k.gif

totalgifs.com alfabeto-atualizamarelas gif gif 6.gif

ماهه شد...

http://sheklake-2020arosak.blogfa.com/

 

 

gifbj017

بهونه ی قشنگ من              رفیق روز تنگ من

پری قصه های من                 شاپرک سفید من

امید فرداهای من                    پسر رویاهای من

6ماهگیت مبارک

gifbj020

 

سلام به پسر مامان.عشق 6ماهه ی مامان،6ماهگیتو بهت تبریک میگم گلم.ایشاا...واسه 60سالگیت هم خودم برات پست بزارم عزیزمنیشخندخیال باطلالان که بهت نگاه میکنم،میبینم دیگه از حالت نوزادی بیرون اومدی و داری جدی جدی بزرگ میشی.ایشاا...همیشه شادو سلامت باشی ومامانم شاد کنی!ببخش نتونستم زودتر برات پست جدید بزارم،آخه اصلا وقت نکردم!پنجشنبه وجمعه که باخاله حکیمه اینا رفتیم بم خونه عمه ی من بهشون سر بزنیم،چندوقتی همش تماس میگرفتن که بریم وچون زمان رسیدن خرماهم بودگفتن که بریم واسه خودمون خرماهم بیاریم.آخه هرسال موقع رسیدن خرماها میریم هم بهشون سر میزنیم هم خرما میاریم.ازاون روزی که به دنیااومدی دورترین جایی که رفتی مسافرت به بم بود،فکر نمیکردم اینقدر اذیت بشیم هم تو هم خودم.هم تو ماشین که از هر دوطرف به گرما خوردیمو تو هم اصلا شیر نمیخوردی آخه عادت داری فقط کنارت بخوابمو شیر بخوری یکی هم موقع خوابت.خونه ی عمه که خییلی خوش گذشت چون واقعا مهمون نوازن و واقعا تو مهمون نوازی سنگ تموم میذارن تنها بدیش خواب کردن تو بودکه اونجاتو اون شلوغی خواب بری!بچه های عمه که به ترتیب9سال_8سال و7سال دارن وراحیلورهام بچه های خاله هم بودن.خیلی شلوغ میکردنوتوهم به سختی خواب میرفتی وزودم بیدارمیشدی.پارسال هم همین موقع باخاله رفتیم.اونموقع2ماه تورو بارداربودم.اماپارسال واقعاخیلی خیلی خوش گذشت!عالی بود...عصرجمعه هم برگشتیم.الان دیگه فهمیدم اصلا به این زودیا نمیشه ببریمت مسافرت چون قراربودبریم مشهدامامیدونم الان هم خودت اذیت میشی هم ما.پس هرچه زودتر بزرگ شوراحت وهمه جوره بخواب،سریع هم بیدارنشو،درهمه حال شیرتوبخور،اونموقع میریم یه مسافرت3نفره تاکلی کیف کنیم.قلب

الان دیگه بهت حریره بادام هم میدم.تو هم خیلی دوست داریو بالذت میخوری.خوشمزهراستی دیروز هوایه خورده سردشده بودما هم رفتیم بیرون دیشب آبریزش بینی داشتیو اصلا حالت خوب نبود فکرکنم بازم سرماخوردی!من بعد دیگه قشنگ باید بپوشمت وگرم بگیرمت تاکمترسرمابخوری.صبحی هم بابابایی بردیمت مرکز بهداشت برای واکسن6ماهگیت!تو که خواب رفته بودی اونجاگذاشتمت روتخت بیدارنشدی خیلی خوابت میومدخواببعدآقای دکتریه قطره ریخت تودهنت بیدارشدی!بابایی که راضی نمیشدبیادداخل.میگفت طاقت نداره ببینه گفتم بایدبیایی منم نمیتونم.دیگه اومد پاهای تو روگرفت منم کنارت وایسادم وقتی بهت واکسن زدن خیلیی گریه کردی گریهبه هر2تاپات زدن .بابایی که خیلی ناراحت شده بودعصبانیآخه خیلی روت حساسه.بعدوزن وقدت روهم اندازه گرفتن که خداروشکر خوب بود!بعدبابایی مارو برد خونه ی عزیز که اگه اذیت کردی دست تنها نباشم.منم فورا بهت قطره استامینوفن دادم اما خییلی گریه میکردی دستمون که به پات میخورد بیشتر گریه میکردی بمیرم برات معلوم بود درد داشتی افسوسبا عزیز گذاشتیمت تو پتوت خوابت کنیم اصلا آروم نمیشدی همچین مظلومانه ناله میکردی دلم کباب میشد ناراحتبعداز نیم ساعتی دیگه خواب رفتی.عصری هم بابایی اومد دنبالمون اومدیم خونه بهتر شدی اما بی حالی و تب داری.الان بهت قطره استامینوفن دادموخوابت کردم.ایشاا...فردادیگه خوب بشی گلم چون اصلا طاقت ندارم اینطوری ببینمت،

 

اینجا هم که داشتیم میرفتیم بم پیش بابایی بودی که ازت عکس گرفتم!داشتی به رهام پسر خاله نگاه میکردی.

اینجا من صدات زدم برگشتی منو نگاه کردی!

 

 

این عکستو دوست دارم.به نظرم بامزه شده جیگرمی بخداماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (36)

مامان آروین (مریم)
23 مهر 92 7:37
6 ماهگیت مبارک جیگر عمه . الهی همیشه تو خوشی و شادی و سلامتی 120 ساله بشی گلم .


مرسیییی عمه جان.ایشاا...ممنون!
مامان آروین (مریم)
23 مهر 92 7:39
الهی بمیرم برات عزیزم ، نمیدونستم واکسن زدی ، خدا کنه تا الان خوب خوب شده باشی ، بزرگ مرد کوچولوی ما ، که روز به روز خوردنی تر و بامزه تر میشی .


خدانکنه،آره خیلی بیحاله وهمش گریه میکنه،امروز ازدیروز بهتره خداروشکر!
مامان آروین (مریم)
23 مهر 92 7:40
بچه ها همیشه تو شلوغی اذیت میشن و ما رو هم اذیت میکنن . تا چشم بهم بزنی بزرگتر و خوبتر میشه ، البته اگه دیگه جونی داشته باشیم


آره واقعا.به امیدخدا...من که اولین تجربه ام بود!
مامان آروین (مریم)
23 مهر 92 7:40
راستی کیاجون تیپت منو کشا=ته با اون کلاه قرمزت ، کلاه قرمزی منی


مرسییییی عمه جونم نظر لطفتونه!من همیشه خوش تیپم...
مامان آروین (مریم)
23 مهر 92 7:44
اون عکسی که داره رهام رو نگاه میکنه و بعدش مامانش رو نگاه میکنه ، منو کشته
کشته منو ، بیایین تشع جنازه


آره باهال شده،حالا نمیر عمه جون هنوز ازت سیر نشدیم...خخخخ
مامان آروین (مریم)
23 مهر 92 7:45
قربون تک تک خنده هات برم که جدیدی دهنت رو از ذوق و شوق تا ته باز میکنی و صدای خنده هم درمیاد . میمیرم برا این لحظه


آره خیلی قشنگ میخنده فقط میخوام بخورمش...
مامان عرفان
23 مهر 92 23:32
عید قربان مبارک


مرسی برشماهم مبارک باشه.
آزاده مامان کوروش
24 مهر 92 5:56
شش ماهگی نی نی نازمون مبارک باشه
اگر نی نی پیش من بود صد تا می بوسیدمش
آخه خیلی این پسملی نازه


ممنون عزیزم.مرسی نظرلطفتونه،
فضول
24 مهر 92 9:22
ببخشید مگر شما از خودتون اتومبیل ندارید که کیاراد وباباش اونجا نشستن وشما پشت سرشون ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


بااتومبیل خاله اش رفتیم.اسم خوبی برای خودت گذاشتی،همون بی هنر بیشتربهت میومد!!
مامان سمانه
24 مهر 92 12:50
6ماهگیت مبارک هلوی خوردنی


مرسیییییی خاله جونم
مامان شهراد
24 مهر 92 13:38
6ماهگیت مبارک کیاراد جون


مرسییییی.
مامان بردیا شیطون
24 مهر 92 16:35
قربونت برم 6ماهگیت مبارک......
شما لینک شدید
امیدوارم دوستای خوبی باشیم


خدانکنه،مرسی عزیزم.ایشاا...
ازاده
24 مهر 92 22:28
کیاراد خوشتیپ رو لباستم که 6 نوشته خاله جون
لباستم با سنت ست میکنی


بله دیگه خاله جون پسر خوشستیپااگه از این کارا نکنن دیگه خوشتیپ نیستن!!
عمه فاطمه
25 مهر 92 8:35
وای الهی عمه قربون همه ی ژست ها و فیگورها ونگاهات بره که همه شون قشنگ و خوردنی هستن
دلم برات یه ریزه شده
دلم میخواد از تو دل مانیتور بکشمت بیرون بغلت کنم یه بوس آبدار ازت بگیرم دلم خنک شه دلتنگیم هم رفع شه
باز هم ار راه دور کلی بووووووووووووس


خدانکنه،مرسی عمه جونم ماهم دلمون برات تنگ میشه.بوس
بی هنر
25 مهر 92 10:47
سلااااااااااااام ببینم کی اومده به اسم بی هنر کامنت گذاشته!!!! شایدده دوازده روز میشه که نتونستم این وبلاگ رو باز کنم فکر میکردم مشکل از وب باشه. از بازی دوئل ترس ندارم چه برسه به کامنت گذاشتن! تکذیب میکنم این فضول که کامنت گذاشته من نیستم! bihonar_08@yahoo.com
آیسان مامان ماهان
25 مهر 92 11:39
هر عید تو را غرق صفا میخواهم..

هر روز تو را کامروا میخواهم...

از بهر تو و هر که تو را دارد دوست...

آرامش خاطر از خدا می خواهم...

عیدتون مباااااااااااااااااارک..


ممنون از شعرزیباتون.عیدشماهم مبارک...
آیسان مامان ماهان
25 مهر 92 11:39
کیاراد جونم 6 ماهگیت مبارک عزززززززززززززززززیزم


مرسییییییی خاله جونممممممم.
ازاده
25 مهر 92 19:59
ارزو جون کلاهش خیلی بانمکه.برای پسرمون اسفند دود کن


مرسی عزیزم نظرلطفته.چشم.
مامان بردیا
26 مهر 92 14:40
6 ماهگیت مبارک کوچولوی خاله
مامان حسام كوچولو
27 مهر 92 0:35
6 ماهگيت مبارك خوشگله
مامان پندار
27 مهر 92 2:43
عزیزم 6 ماهگیت مبارک گل پسرم چقدر عکسهات قشنگ بود خاله..... راستی آرزو جون همیشه قبل از واکسنش اونجایی رو که می دونی سوزن می زنن رو لیدوکائین بزن کمتر اذیت میشه و تیزی سوزن رو نمی فهمه.....
آیسان مامان ماهان
28 مهر 92 11:23
دعای خیرت تو حلقم عزیز،،یعنی هر روز تا سر حد مرگ کار کنم و همش بشور و بساب و ببر و بپز


مرسی.این کار کردناتو بشوروبسابوبپزات تو حلقم!!
آیسان مامان ماهان
28 مهر 92 11:24
پ چی که فروش داریم خانوم،،دو برابر ده تا خونواده از فامیلاتون پول بیارین تازشم نوبت رو رعایت کنینشاید بهتون برسه قول نمی دماااااااااااااااااااا


اوه اوه نخواستیم،،،،این کلاس گذاشتنت تو حلقم...
آیسان مامان ماهان
28 مهر 92 11:25
مرسی خاله جووووووووووووووووونم،،ایشالله کیاراد جونم بزرگ شه مث من کمک حالت میشه خاله جونم


خواهش میکنم عزیزم.ایشاا...
آیسان مامان ماهان
28 مهر 92 11:27
ای فداااااااااااااااات بشم که ازم تعریف کردی امب شام مهمون خودم ،،همه هنرامم تو حلق خودم


خدانکنه،مزاحمتون میشم فقط قرار نباشه فقط همین رب وترشیاو...رو بذارین جلوم!غذای اصلی هم باشه بادست پخت آیسانی...
آیسان مامان ماهان
28 مهر 92 11:30
بی هنرجونم ،،با اسم فضول جعلت کردن ،،طفلی بی هنرررررررررررررررررررررررررررر


...
مامان عرفان
28 مهر 92 12:50
عزيزم شش ماهگيت مبارك


ممنونم خاله.
مامان عرفان
28 مهر 92 12:51
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااي چه ناز شدي خاله . فدات بشم . آدم دلش ميخواد يه بوس گنده بكنه .


مرسیییییییییی چشات ناز میبینن،لطف دارین!
مامان عرفان
28 مهر 92 12:54
همه عكسها قشنگن مخصوصا عكس آخري محشره .


مرسی عزیزم چشات قشنگ میبینن!
مامان عرفان
28 مهر 92 12:55
واي عمه خانوم چه خبره ماشالا ؟؟؟ 7 سال 8 سال 9سال؟؟؟؟


آره دیگه میخواست یدفعه ای باهم بزرگ شن وخودشم مرخص کنه،به قول شوهرش که میگه بچه خوب نیست فقط سالی یکی!
مامان عرفان
29 مهر 92 9:46
سالي يه بچه ؟؟؟؟
پس عمه خانوم ، همسرشان هم مثل خوشان با حال هستن .


آره،خیلییییی باهالن!
مامان شهراد
29 مهر 92 11:22



خاله هدی مامان پارسا
1 آبان 92 12:40
مبارکه ایشالله


ممنونم.
مامان عرفان
1 آبان 92 21:29
عیـــــــــــــــــــــــــــــدت مبـــــــــــــــــــــــارک عزیزم


ممنون.عیدشماهم مبارک...
مامان عرفان
11 آبان 92 9:24
من يه روز حتما ميام اين كلاه كياراد جان را ميگيريم عكس يادگاري ميندازم .


قابل شمارو نداره عزیزم!تازه2رنگشم داره،نارنجی وقرمز!
بی هنر
12 آبان 92 9:23
ایییییییی بابااااا عجب کاری داریم ما ! بازم باید بشینم این عدد و ستارهی روی این گنج رو رمز گشایی کنم