شاهزاده ام کیارادشاهزاده ام کیاراد، تا این لحظه: 11 سال و 21 روز سن داره

شاهزاده خونه ما

روزهای پاییزیه کیاراد

1392/7/17 15:48
نویسنده : مامان آرزو
311 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به شاه پسرخودم.اول از همه چیز روز کودک رو بهت تبریک میگم گل مامان،ایشاا...همیشه سلامت باشی.به مناسبت این روزیه هدیه برات گرفتیم که یه سوییشرت پاییزی بود،خییلی ازش خوشم اومدوخیلی هم بهت میومد!دیشبم خونه عمه مریم بودیم،عمه جون زحمت کشیدنویه کیک خوشمل گرفتنو به این مناسبت یه جشن کوچولو واسه تو وآروین جون گرفتیم،هورامتاسفانه دوربین همرام نبود،وعمه جونم که دیروزآروین آقادوربینشونو زدبه دیوار دیگه نمیشدباهاش عکس بگیریم،اماعمه جون باگوشیشون چندتاعکس ازتون گرفت.

اینم هدیه ی مامانی

چندروز پیش رفتم سراغ کمدلباسات،یدفعه نگاهم افتاد به این لباس،یه شب بعد از عروسیمون که رفتیم مکه،اونجااین لباسو گرفتمو تبرک کردم واز خدا خواستم یه پسر سالم بهم بده!پیش خودم فکرمیکردم هنوز برات کوچیک باشن،گفتم حالا امتحانی میکنم،وقتی که تنت کردم قشنگ اندازت بود!حس خییلی خوبی بهم دست داده بود!!روزی که گرفتمش فکرشم نمیکردم یه روزی تن پسرم کنم!!

دیروز یدفعه نگاهم افتاد به ساک حملت،برام جالب شدبدونم دیگه اندازت هست یانه؟؟متفکرچون فقط تا 50 روز تو رو تواون میذاشتم،بعدش که آقاجون فوت کردنو منم دیگه دل و دماغ اینو نداشتم بخوام تورو تو اون بذارمو جابجات کنم هر جا میخواستیم بریم بغلت میکردم.

از بالای کمدت آوردمش پایینو تو رو گذاشتم توش،به زور توش جا شدی!اصلا هم خوشت نیومد انگاری ترسیدی میخواستی گریه شی

اینجا هم باز پسری تو روروئک 

قربون این ژستت بره مامان!به چی فکرمیکنی عزیزم؟؟

چندروز پیش موقع خوابت بود و منم گذاشتمت تو گهواره و خودم داشتم تلویزیون نگاه میکردم،کلا از فکر تو بیرون اومدم.چون تو هم داشتی باجغجغه ات بازی میکردی،بعداز رب ساعتی دیدم دیگه صدات نمیاد!نگات کردم دیدم خودت خواب رفتی،تعجبخیلی جاخوردم اولین بار بود بدون تاب دادنو لالایی خواب رفتی خوابکاش همیشه همینجور بودی عزیزمافسوس

 

روز جمعه هم خاله فاطمه اومد بهمون سربزنه که بابایی هم از خدا خواستو بهش گفت بی زحمت امروز باآرزو کیارو حموم کنید،آخه خودش تا بتونه از حموم کردنت فرار میکنه،نه اینکه حوصله نداشته باشه نه!فقط موقعی که بخواییم سرتو بشوریم خییلی گریه میکنیگریه اونم طاقت نداره ببینه،دیگه من هم با خاله حمومت کردیم و چند تا عکسم ازت گرفتم.

بعداز حموم هم طبق معمول سریع خواب رفتی.

اصلا امروز دلیل پست گذاشتنم یه چیز دیگه بود،یه تجدید خاطره!پارسال 17مهرماه بود که من 12هفته باردار بودم و برای اولین بار رفتم سونو گرافی وصدای قلبتو شنیدم واین شیرین ترین حس زندگیم بود!!.......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (28)

مامان آروین (مریم)
17 مهر 92 16:49
عزیز دلم روزت مبارک
سوییشرتت خیلی قشنگه
خیلی هم بهت میاد
دست مامان جونت درد نکنه


ممنون.چشاتون قشنگ میبینن عمه جون،مرسی
مامان آروین (مریم)
17 مهر 92 16:51
الهی قربونت برم که لباسهای تبرکی اندازه ات شدن . ایشالاه یه روزی هم خودت مشزف بشی جییییییییییییییگرم


خدانکنه،ایشاا...
مامان آروین (مریم)
17 مهر 92 16:52
ماشاالله پسر خوشگلمون قد کشیده و دیگه تو ساک حملش جاش نمیشه


بله دیگه جیگرم بزرگ شده و قدکشیده!!
مامان آروین (مریم)
17 مهر 92 16:53
الهی قربون پاهای کوچولوت برم که وقتی تو روروک هستی پا میزنی و اینور و اونور میری .


خدانکنه عمه مهربونم،خییلی دوست دارم....
مامان آروین (مریم)
17 مهر 92 16:56
آرزوخانوم از بس ناز پسرت رو خریدی موقع خوابیدن هم ناز میکشه تا نازش کنی وگرنه به خودی خودش هم خواب میره نفسووووووووووووووووووو


نه بابا کجابوده؟هنوز جوادوبگی یه چیزی،کاشکی همینجوری خواب میرفت....بچگیه آروین یادت رفته همش تو پتو تابش میدادین تا خواب بره خااااانوووم؟؟؟ایییششششششش فقط پسر منو میبینید؟؟؟!
مامان آروین (مریم)
17 مهر 92 16:57
عافیت باشه عزیزم
چقدر عکسات خوشجل شدن
مامانی چرا سانسور کردی ؟


مرسی.چشات خوشجل میبینن!گفتم شاید بترسین،نه اینکه خیلی کوچیکه...خخخخخخخخ
حالا اگه خییلی دوست داری بدون سانسور ببینی عکساشو برات میفرستم عسیسم!!
مامان آروین (مریم)
17 مهر 92 16:58
عکس خواب بعد از حمومش خیلی بامزه شده ، حالا چرا این لباسا رو تنش کردی ، کوچک نیست براش مخصوصا کلاهش ؟؟؟؟


آره دستشم تودهنش بود که خواب رفت،همونا سردست بودن تنش کردم!بلوزش نه ولی کلاهش یه کم کوچیک شده...
مامان آروین (مریم)
17 مهر 92 17:02
یاااااااااااادش بخیر .
فکر کنم بهترین لحظه زندگی هر مادری ، همون لحظه شنیدن صدای قلبه . من وقتی شنیدم از سرجام نمیتونستم تکون بخورم .


آره یادش بخیر...واقعا هم برام بهترین لحظه بود!!
آزاده مامان کوروش
17 مهر 92 18:08
سلام به مامان خوش سلیقه کیاراد جان
ماشاء اله بزرگ شده نی نی
روز کودک مبارک


سلام.مرسی عزیزم نظر لطفتونه!
ازاده
17 مهر 92 21:22
وای اره چه لحظه با شکوه و فراموش نشدنی بود لحظه شنیدن صدای قلب جنین.ارزو جون امیدوارم همیشه کیاراد عزیزم سالم و تندرست باشد.عکس های خیلی نازی گذاشتی.من عاشق عکس بعد حمامشم و ان موهای فشنه بلندش


آره همینجوره!ایشا...مرسی عزیزم
آیسان مامان ماهان
18 مهر 92 9:21
مرسی آرزو جووووووونم،مبارک کیاراد جونمم باشه


خواهش میکنم ممنون عزیزممم
آیسان مامان ماهان
18 مهر 92 9:24
آره خدایی خاله آرزو بزار انشالله بزرگ شم جبران میکنم براشون،، یه طبقه مونده به کیف و حال برشون میگردونم


خخخخخخخخخخ حتما جبران کن یه همچین کم لطفی رو!!
آیسان مامان ماهان
18 مهر 92 9:40
وای کیارادم چه سوئشرت خوشگلی،چه ناز شدی پویدیش مبارکت باشه خاله،دست مامان گلتم درد نکنه




مرسی چشاتون خوشگل میبینه!ممنون خاله ی مهربونو دوست داشتنیم...


آیسان مامان ماهان
18 مهر 92 9:45
انشالله قسمت بشه دوباره بری مکه برا اون یکی دخمل خودت و دخمل من لباس بیاری
باریکلله ماه عسل فکر چه چیزا بودی دختررررررررررررر


ایشاا...،آرزومه یه بار دیگه مشرف شم!دعاکن برم اصلا10 دست لباس واسه دخملت میارم عزیزم...
بس که دوست داشتم یه روزی پسر دارشم خریدم!
آیسان مامان ماهان
18 مهر 92 9:47
ای جون دلم چقدم ناز خوابیده


مرسی عزیزم.
آیسان مامان ماهان
18 مهر 92 9:49
اوووووووووووووووووووووووخی چقدم خوشبحالی کیاراد جونم بعده حموم انگار بت ساخته عزیززززززززززم


آره فکرکنم خیلی خسته میشه!بعدهرحموم2_3ساعتی میخوابه!
آیسان مامان ماهان
18 مهر 92 9:51
انشالله صدای تپش قلب کیاراد جونم رو صدو بیست سال بشنوی و لذت ببری ،کیاراد جونم پایدار و قوی باش


ایشاا...،ممنون از دعای قشنگت عزیزم!
چشم خاله.
خاله هدی مامان پارسا
18 مهر 92 10:25
مبارکه مبارک
هم روزت هم سویشرتت هم لباسات
سایتت فیلتر نشه خاله


مرسیییی عزیزم،ممنون.چرا فیلتر شه؟؟!!
مامان آروین
19 مهر 92 12:07
ملوسک من پسر شیرین و دوست داشتنیه من روزت مبارک عزیزم
انشالله کودکیت پر باشه از سلامتی و شادی و خنده و بازی
هدیه هات هم مبااااااااااااااااااااارکت باشه خیلی خوشگل و نازنند به سلامتی گلم


مرسی خاله جون.انشاا...،خییلی ممنون لطف دارین!سلامت باشین.
neda
20 مهر 92 16:51
عااااااشق خنده هاتم مخصوصا كه اين همه دهانتو باز ميكني!


آره وقتی خییلی ذوق میکنه باهال میشه!
مامان حسام كوچولو
20 مهر 92 17:36
به به چه سويشرت قشنگي . روزت هم مبارك. چه لباس خوشگلي براش تبرك كردي. عكساي بعد از حمامش هم خيلي قشنگن


مرسی عزیزم چشاتون خوشگل میبینه!ممنون نظر لطقتونه...
مامان عرفان
21 مهر 92 9:38
مبارك باشه خاله چه سوشرت قشنگي . دست ماماني درد نكنه .


ممنون چشاتون قشنگ میبینه!خواهش میکنم.
مامان عرفان
21 مهر 92 9:40
لباسهايي كه ماماني از مكه گرفته هم خيلي بهت مياد . دست ماماني درد نكنه كه از اون موقع به فكرت بود .


مرسی عزیزم نظر لطفتونه...
مامان عرفان
21 مهر 92 9:40
عمه جون ممنون كه برامون جشن گرفتين


ممنون.آره دستشون درد نکنه!
مامان شهراد
21 مهر 92 20:08



مرسی.
الهه(مامان یاسان)
22 مهر 92 2:37
دوست جونم با پست تولد آپیم


حتما میام میبینم!
الی مامی آراد
22 مهر 92 17:32
ای جونم ماشالله روز به روز خوشگل تر میشی چقدر سویشرت بهت میاد لباسهای مکه هم خیلی بهت میاد عزیزم اون عکسهای بعد حمومت خیلی ماه شده


مرسی عزیزم چشات خوشگل میبینن!نظرلطفتونه ممنون...
مامان عرفان
22 مهر 92 19:53
آقا کیاراد خوش تیپ ما خوبه ؟؟؟؟؟


مرسی،چون واکسنشوزده اصلا حالش خوب نیست!