کوتاهی مو
کوتاهی مو 
سلام به جیگرمامان عشقـــــــــــم نفســــم
بالاخره بعداز چندوقت که بابایی میخواست ببرت آرایشگاه(سلمونی)زمانش فرارسیدوبابایی یه وقت گذاشتنو باعمومحمدعلی بردت آرایشگاه تاموهاتو کوتاه کنه!قبل ازاینکه برین منوتهدیدمیکردومیگفت صبرکن همچین قشنگ سرشو ماشین کنم که کیف کنی.
منم که میدونستم این کارو نمیکنه فقط منو میترسوند!خلاصه منم باهاتون اومدمو دستورای لازموبه بابا وعمو دادم که چه مدلی کوتاه کنید 
خودم تو ماشین نشستمو منتظرشماموندم وازدور نگاتون میکردم.
تو توبغل بابایی نشستی وآرایشگرشروع کردکارشوانجام دادن که من دقیق شمارو نمیدیدم.٥دقیقه نشدکه دیدم اومدین وتو....چقدرررررعوض شده بودی گلم.
وچقدررگریه کرده بودی
وقتی اومدین ازبابایی گرفتمتو تو بغلم خوابوندمت اینقده بغض داشتی وآروم آروم گریه میکردی که دلم برات کباب شدبخدا.
وقتی موهاتو نگاه کردم باورم نمیشدتواین زمان کم اینقده سریع موهاتو به این قشنگی وتمیزی کوتاه کنه حتما کارش خوب بوده دیگه.
خلاصه عمورو رسوندیم خونشونو خودمونم رفتیم خونه ی خودمون،تا خونه رسیدیم توبغلم خواب رفته بودی.
اونم چه خواب عمیقی و تا صبح هم دیگه اصلا بیدارنشدی.هم سرت سبک شده بودهم اینکه عصرش رفته بودیم باعمه نرگس بیرون واسه خرید.خیلی خسته شده بودی عزیزدلم!!روزبعدشم برعکس روزای دیگه که ٥ونیم الی٦بیدارمیشدی تا٧ونیم خوابیدی!
منم٦بیدارشدمو منتظربودم توهم بیدارشی ودرست ببینمت که چه شکلی شدی؟بهت میادیانه؟
وقتی بیدارشدی میخواستم بخورمت.
به نظرم خیلی نازشده بودی.
فقط یه چیز!حالا که موهاتو کوتاه کرده بودی به نظرم گوشات یه کمی برگشته اند مثل بابات.
البته بابات هم زیاد برگشته نیستن چون زیاد موهاشوکوتاه میکنه یه کم اینجوری معلوم میشه.حالا توناراحت نباش عزیزم اگه گفتم گوشات اینجورین،مگه چی میشه اصل اینکه شانست بلندباشه وعاقبتت خیرباشه. بابات که اینجوری بودچی شدبهترین زنم نصیبش شد!
پس تو هم غصه نخور گلم.
یه چیز دیگه هم هست خواستم ازاینجا به عمو محمدعلی هم تبریک بگم.چون تو مسابقات پرورش اندام استان مقام نایب قهرمانی رو کسب کردن!تبریـــــــــــک...ایشاا...همیشه موفق باشی...
اینم ازعکسات!قبل از کوتاهی...
بعدازکوتاهی...
من قصه ی تو را اینگونه آغاز میکنم:
یکی بود،هنوزم هست،خدایـــــــــــا همیشه باشد...
