شاهزاده ام کیارادشاهزاده ام کیاراد، تا این لحظه: 11 سال و 27 روز سن داره

شاهزاده خونه ما

نوروز 93

1393/1/12 11:38
نویسنده : مامان آرزو
720 بازدید
اشتراک گذاری

 

100سلا به گل پسرم قبل ازهرچیز سال93 روبهت تبریک میگم عزیزمامان ایشاا...که سال خوب وپراز شادی درکنارتوداشته باشیم  همچنین به دوستای عزیزوبلاگیمون هم تبریک میگم.سال خوبیو برای همه تون آرزومیکنم.جونم برات بگه که سال جدیدودرکنارتوآغازکردیموواین این اولین عیدی بودکه توهم پیشمون بودی.البته سال پیشم بودی اما توشکمم.29اسفندکه عصرپنجشنبه بود رفتیم مزاربابابزرگوفاتحه خوندیم ازاونجاهم اومدیم خونه.بس که کارام مونده بودخیلی استرس داشتم واعصابم حسابی به هم ریخته بود،نه سفره هفتسین چیده بودم نه  چمدونامونو واسه مسافرت بسته بودم شامم میبایست درست میکردم آخه  شب قراربودبامامان بزرگی وعمه هابریم کرمان خونه عمه فاطمه وشبواونجابخوابیم صبح زودپاشیم حرکت کنیم به سمت بندرعباس.خلاصه ساعت7شب بود1ساعتونیم  مونده به سال تحویل.من شروع کردم به شام درست کردن به بابایی هم گفتم برو توانباری  بالا ووسایل هفتسین که مال سال گذشته بودوبرام بیارتاسفره روبچینم گفت باشه اما نشسته بودوداشت وسایلای  کمدشوجمع میکردوخلاصه  طبق همیشه خونسردبودتوقع داشت من چندباربگم تاپابشه بره برام بیاره منم که اینقدرکلافه بودمو عصبانی  که دیگه هیچی نگفتم وصبرکردم ببینم خودش پامیشه بره بیاره یانه؟خلاصه من مشغول شام درست کردن بودمواونم سرگرم وسایلاش.شدساعت8که دیدم پاشده میخوادبره انباری بالا.گفت چی میخواستی؟منم که ازشدت عصبانیت دیگه بیخیال هفتسین شده بودم  گفتم 1ساعت پیش لازم داشتم الان دیگه هیچی نمیخوام گفت نه بگو چراعصبانی شدی خودت دیگه هیچی نگفتیوازاین حرفامنم که لج کردموگفتم دیگه نمیخوام خلاصه نشستمو شروع کردم قرآن خوندن رب ساعت مونده بودبه سال تحویل.تو هم خواب بودی.دیدم تندتند داره ازتوآشپزخونه یه چیزایی میاره  اصلا نگاشم نکردمو داشتم قرآن میخوندم خیلی هم ناراحت بودم من که هرسال سفره هفتسین میچیدم اماامسال بااینکه توپیشمون هستی هیچکاری نکردم٢دقیقه مونده به سال تحویل بودکه بیدارشدی پاشدم برم بیارمت دیدم وااای بابایی یه میزکوچک چیده وسط هالو جاترشی هاروبرداشته وهفتسینم جورکرده گذاشته توشون چیده رومیز.بااینکه اشک توچشام بودیدفعه خواستم ازخنده منفجربشم یه هفتسین کمدی وباهال.تو روبغل کردمو وبابایی هم گفت بفرمااینم هفتسین من هیچی نگفتم ازش هنوزناراحت بودم باهال تر از همه اون سبزه ی هفتسینش بو!ازاونجایی من تاحالا هیچ سالی سبزه هام خوب نشدنو سریع شدن امسالم که٢تا کاشتم اماهیچکدومشون خوب نشده بود.بابایی هم بیچاره رفته بود یه شاخه ازگلای طبیعی گلدون چیده بودوگذاشته بود تولیوان آب به جای سبزه گذاشت رومیزخلاصه سال تحویل شدواومدماروبوسیدوبهمون تبریک گفت منم دیگه آشتی کردم باهاش.خلاصه بعدصرف شام وسایلامونو جمع کردیمو اول رفتیم خونه عزیزجون تبریک گفتیم آقاجون بهت عیدی دادن بعدرفتیم خونه مامان بزرگی بهشون تبریک گفتیم ومامان بزرگی ووعمومحمدعلی وعمه مریمم که اونجابودهمه بهت عیدی دادن.اولین عیدی هایی بودکه گرفتی.بعدهمه باهم راهی خونه عمه فاطمه شدیم.صبح ساعت8راه افتادیم تو هم  دیگه خواب رفتی.تابندر3.4جایی وایسادیم واستراحت کردیم دیگه آخراش خیلی اذیت کردی توهم خسته شده بودی دیگه.خلاصه حدودساعت5عصررسیدیم بندر و رفتیم خونه ای که از قبل رزروکرده بودیم  یکی دوساعتی استراحت کردیم خیــــــــلی گرم بودومنم اونجاتاپ شرت  تنت کردم.شبم رفتیم لب ساحل یه کم گشتیم.روزبعدم رفتیم بازاروچندتاپاساژ واسه خرید.غروبم رفتیم لب ساحلووهمه باهم  رفتیم دریایه کم خوش گذروندیم بعدنشستیم لب ساحلویه قلیون دبش کشیدیموچقدررچسبید.روزبعدم  خواستیم بریم قشم که عمه فاطمه حالش زیادخوب نبودوعمه مریمم چون خریدی نداشت نیومد منوبابایی وعمه مهدیه وعمه نرگس باشماگل پسری با تندرو رفتیم قشم.رفتیم عرشه ی کشتی وایسادیمو تاتو هم لذت ببری ازدریا.تو هم اینقده خوش حال بودی که خدامیدونه ازحالت صورتت معلوم بودچقدرداری کیف میکنی  بادمیخوردبه صورتت توهم  چشاتو بسته بودی فقط میخندیدی.فقط میخواستم بخورمت جیجلم.قشمم تاعصرگشتیمو خریدکردیموخداروشکر خوش گذشت.برگشت هم بااتوبوس دریایی اومدیم که دیگه عرشه ای نداشت ماهم همش روصندلی نشتیم توهم حوصلت خیلی سررفته بودوخیلی اذیت کردی تارسیدیم.شبم شام خوردیمو بس خسته شده بودیم منوتو زودخوابیدیم.روزبعدم دیگه  حرکت کردیم به سمت بم که شوهرعمه مریم تصمیم داشتن بریم بم تابه اقوامشون سربزنن.ظهرکه کهنوج بودیم وواسه نهاررفتیم تویه پارک بزرگ وتفریحی.لب دریایی نشستیمونهاروخوردیمو دیدیم دارن قایق سواری هم میکنن رفتیم بلیط گرفتیمو باعمه مهدیه وعمه نرگسوآروینومنوتو سوارشدیم چون خیلی تند میرفت هال میداد.بعدتومسیربم رفتیم جیرفت توباغ پرتقال یه خرده پرتقال گرفتیم وبه سمت بم حرکت کردیم خیلی خسته شده بودیم تو هم حسابی اذیتمون کردی همش میرفتی جلوپیش بابایی دوباره میخواستی بیای پیش من.شبم خونه داداش آقای مهدوی بودیمو فرداصبح  حرکت کردیم به سمت کرمان.ساعت3ونیم رسیدیم نهاروخونه عمه فاطمه خوردیمو خستگیمونو انداختیم وبه سمت خونه حرکت کردیم.سفرخوبی بودوباعمه هاخیـــــــلی خوش گذشت فقط  بدیش این بودتو همش میخواستی بغل من باشی  وازکنارت جم نخورم پیش عمه ها هم میرفتی اماخیلی کم.پیش آقامجیدشوهرعمه فاطمه هم گاهی میرفتی .یه خورده باهاشون جورشده بودی چون دوست داشتوهمش میخواست باهات بازی کنه.روزبعدم دیدوبازدیدامونو شروع کردیم بیشترجاها رفتیم اماچندتایی مونده .چندجایی هم مهمونی رفتیم.خودمم هنوز بایدمهمونی بدم.بریم سراغ عکسا.

این عکس رو٢٠اسفند به مناسبت ١١ماهگیت ازت گرفتیم.

 

اینم هفتسین بابایی

اینم هفتسین پارسالمون بود.

این عکسارم تو عرشه کشتی گرفتیم.

 

مامان فدات بشه که اینقده خوشحال بودی جیــــــگرم

فقط میخواستی دریارونگاه کنی.

 

تو بندر رفتیم پاساژ ستاره جنوب که طبقه ی بالاش فقط وسایل بازی واسه بچه بود.یکی دوساعتی اونجا باآروین جون بازی کردین وحسابی شادوشنگول شدین.

 

 

اینجا هم لب ساحله که نشستیم. 

 اینجاهم تو پارک کهنوج بودکه قایق سواری کردیم.

 

باآقامجید شوهرعمه فاطمه هم که حسابی جورشده بودی.

 

اینجا جیرفت تو باغای پرتقال.

  

 

الهی من فدات بشم که ازسروته موز میخوای بخوری!

 

کیارادتااین لحظه ١١ماه و٢١روز و٢٣ساعت و١٦دقیقه و٥٨ثانیه سن دارد...

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (19)

بی هنر
11 فروردین 93 13:25
اي آنكه به تدبير تو گردد ايام اي ديده و دل از تو دگرگون مادام اي آنكه به دست توست احوال جهان حكمي فرما كه گردد ايام کیارد به كام.... بهار خوبی براتون آرزو دارم.
مامان شهراد
12 فروردین 93 13:53
سلام عزيزم عيدت مبارک ايشال هميشه به سفر باشيد,هفت سين همسر گرامى هم قشنگ اقايون نهايت سليقشون همينه ديگه
مامان آرزو
پاسخ
سلام مرسی عیدشماهم مبارک خانمی.مرسینظرلطفتونه بله دیگه
مامان حسام كوچولو
13 فروردین 93 13:34
انشالله هميشه خوش باشي عزيزم
مامان آرزو
پاسخ
ممنون گلم
عشق مشکی یواش
15 فروردین 93 9:59
سلام عکسهای خوشکل و خوشتیپی دارین ولی چرا رمز گزاشتین
مامان آرزو
پاسخ
سلام نظرلطفتونه.کجارمزگذاشتم؟؟؟
مامان آروین-مریم
15 فروردین 93 13:54
سلام سال نو بر شما و خانواده مهربون و دوست داشتنیتون مبارک . ایشالاه سالی پر از خوشی ، شادی ، سلامتی ، امنیت ، آرامش و ثروت داشته باشین .
مامان آرزو
پاسخ
سلام مرسی.برشماهم مبــارکمنم سال خوبیو براتون آرزومندم
مامان آروین-مریم
15 فروردین 93 13:55
مسافرت به من خیلی خوش گذشت به دلیل وجود نازنین کیاراد جووووووووون . اون روز هم رفته بودین قشم خیلی دلم براش تنگ شده بود .
مامان آرزو
پاسخ
مرسی نظرلطفتونهبه ماهم واقعاخوش گذشت!
مامان آروین-مریم
15 فروردین 93 13:55
الهی قربون این گل پسر برم که رو عرشه کشتی اینقدر خوشحال بوده و میخندیده ...
مامان آرزو
پاسخ
خدانکنه عزیزم.آره هیچوقت ندیدم ازیه چیزتااین حدذوق کنه وخوشحال بشه
مامان عرفان
16 فروردین 93 9:18
سلام عزيزم . سال نو مبارك . ببخش با گوشيم ميومدم نت و نميتونستم برات نظر بدم .
مامان آرزو
پاسخ
سلام خانمی.ممنون سال نوشماهم مبارکخواهش میکنم!
مامان عرفان
16 فروردین 93 9:18
مامان آرزو
پاسخ
مرســـی
آیسان مامان ماهان
16 فروردین 93 12:45
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااام سال نو شمام مبارررررررررررررررررکچه خوب که امسال کیارادم به جمعتون اضافه شده،ایشالله سال دیگه با یه بچه دیگه
مامان آرزو
پاسخ
سلــام عزیزم مرسی واسه شماهم مبـــارکبله واین بهترین اتفاق زندگیمون بودنه زبونتو گاز بگیر خانووم
آیسان مامان ماهان
16 فروردین 93 12:50
بد کردی خانوم بد کرررررررردی...نچ نچ نچ تو که پاک آبروی ما خانوما رو بردی کهههههههههههههه.....چی چیو صبر کردی ببینی شوشو خودش پا میشه که وسایلو بیاره یانه؟؟؟خدای مهربون این جیغ بنفشو برا چی و کی آفریده عایاااااااااااااااااااااا؟؟هاااااااااااااااااااان؟؟؟
مامان آرزو
پاسخ
نه عزیزم من اگه میتونستم خودم ازروزقبل آماده میکردم توانباری بالا فقط شوشومیتونه برهبالارفتن ازش سختهاون جیغ بنفشاهم که همیشه کاربردخودشوداره
آیسان مامان ماهان
16 فروردین 93 12:52
عععععععععععععع آرزوووووووووووووووو تو آدمو میزاری تو آمپاس که الکی پیش داوری کنهههههههههه..شوهر به این گلی از کجا باید گیر میاوردی هفت سینم که برات چیده خخخخخخخخخخ دستش طلاااااااااا
مامان آرزو
پاسخ
شما راحت باش عزیزماین که درست اما بس که خونسرده گاهی کفری میشم
farideh
16 فروردین 93 12:55
انشالاه همیشه به خنده باشی خاله جون همیشه به گردش باشی و کنار مامانی و بابایی خوش باشی
مامان آرزو
پاسخ
قربونتون برم ممنون لطف دارینببوسین آواجونمو
آیسان مامان ماهان
16 فروردین 93 12:56
ای جونم این عکس بیست ماهگی کیاراد جون چه ناز شده قربونش برم
مامان آرزو
پاسخ
مرسی عزیزم امـا11ماهگی نه20ماهگی خانوووم
آیسان مامان ماهان
16 فروردین 93 12:56
خوشحالم که حسابی بهتون خوش گذشته،خدا رو شکر
مامان آرزو
پاسخ
مرسی عزیزم لطف داریجاتون خالی
آیسان مامان ماهان
16 فروردین 93 12:57
تو هفت سین همسلی یه چیزی بود مثل لواش اون چیه اونوخ عایااااااااا؟؟؟نه که من فضول باشما نه فقط خواسم یاد بگیرم خخخخخخخ
مامان آرزو
پاسخ
فکرکنم منظورت سوهانهدرست میگم عایا؟؟
آیسان مامان ماهان
16 فروردین 93 12:58
چقدر به کیارادجونی خوش گذشته
مامان آرزو
پاسخ
بـــــــله خیــلی
♥مامان متین جون♥
16 فروردین 93 20:10
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااام سلااااااااااااااام سلاااااااااام سلاااااام سلاااام سلاام سلام .♥ .♥خوبین؟ ..♥سال نو مبارک ...♥ ....♥ .....♥آپم بهم سر بزني خوشحالم مي‌كني ......♥......................♥...♥ ..........♥.............♥............♥ ..............♥.....♥...................♥ ...................♥.....................♥ ................♥......♥..............♥ ..............♥.............♥....♥ .............♥ ...........♥منتظرتم .........♥ ......♥ ....♥
مامان آرزو
پاسخ
سلام مرسی سال نوشماهم مبارک عزیزمحتمامیام.
فریبا
17 فروردین 93 18:12
خوشحالم که عید بهت خوش گذشتخه قربون خنده های گل پسرت از طرف من ببوسششششششششششششششششششششششششششششش
مامان آرزو
پاسخ
مرسی عزیزمخدانکنه،چشم گلم